این داستان، بر خلاف نخستین رمان پلیسی دورنمات، [b:قاضی و جلادش|493938|قاضی و جلادش|Friedrich Dürrenmatt|http://d.gr-assets.com/books/1222433609s/493938.jpg|1084139]، معمایی نبود و از همان آغاز، جنایتکار را معرفی می کرد. جذابیت این داستان، بیشتر در تعلیق و شخصیت پردازی بود. دیدگاه های فلسفی هر کدام از شخصیت ها نیز جذاب بودند و می توان گفت سوء ظن، بیش از هر چیز رویارویی چند فلسفه بود. تنها کاستی داستان از دید من، نامعلوم ماندن سرنوشت زنی است که معشوقه شخصیت منفی داستان بود.